سلام دوستای عزیزم اول از همه بگم که دلم براتون خیلی تنگ شده بود

خب امروز کنکور تجربی دادم دو روز پیش هم هنر فردا هم ایشالا زبان رو میدیم و تامام

اول از هنر بگم

وسایلم رو توی یه نایلون اماده کردم

2تا مداد و یه پاکن و یه تراش و یه بسته دستمال تو جیبی و 4تا شکلات و کارت ورود به جلسه
سنجاق قفلی و کیفمو هم زدم زیر بغلم و 5 دقیقه به 7 زدم بیرون و تو حیاطمون منتظردوستم موندم

مامانم از پشت پنجره اتاقش سعی میکرد ارومم کنه و از پشت پنجره قبل رفتنم بوسیدمش

باباهم تا زمانی که سوار ماشین شدم بدرقه کرد

ازصبح که بیدار شده بودیم بابا ذکر میخوند برام و میگفت چیا بگم تا استرسم کم شه

و من تماما بی حس بودم نمیدونستم چه مرگم شده و سوار ماشین شدم

دوستم از گواهی سلامت گفت که باید چاپش میکردم و با خودم میاورم ولی من این کار رو نکردم

پس دوباره ماشین رو برگردوند تا گوشی بابام رو بردارم و اگه چیزی خواستن نشون بدم پیامکش رو

شناسنامم رو هم جا گذاشته بودم که برداشتمش

وقتی رفتیم به محل آزمون جای پارک نبود و یه قسمت جا بود و دوستم باید پارک دوبل میکرد

گفت خیلی وقته پارک دوبل نکرده که ماشین جلویی حرکت کرد :/ تو عقب جلو کردن ماشین بود

که ماشین جلوییش هم رفت و یه عالمه جا برای پارک پیدا شد :/
رفتیم داخل و من دوتا از دوستام که مدت خیلی زیادی بود ندیده بودمشون رو دیدم و همو بغل کردیم
بهار و نرگس ...
سرجلسه کنکور هنر از وقتی که نشستیم تا وقتی که عمومی ها پخش شد حرف میزدیم و میخندیدم
عمومی ها سخت تر از انتظارم بود و خب سررشته ای هم توی تخصصی ها ندارم همونطور که میدونین
و آره اینگونه گذشت
کنکور تجربی
با مقنعه آبی کاربنی رفتم نمیدونم دقیقا چه رنگیه ولی قشنگه و از 4 سال پیش که خبرنگار شده بودم داشتمش
اما راجبش چی بگم؟ به معنای واقعی خراب کردم
سرجلسه کوفتگی بدن بدی داشتم
صدای مراقبا و اینور اونور رفتنشون و صدای پشت بلندگو اعصابمو بهم میریخت
تقریبا اول یا وسط عمومی ها بود که پریود شدم
همش نگران بودم نکنه نکنه نکنه از جام پاشم و ببینم همه جا قرمزه؟
جلوی این همه آدم انگشت نمایی چیزی نشم؟
عذاب آور بود اونم خیلی خیلی زیاد
یه عالمه سوال بود که میتونستم حل کنم اما نشد
همش فکر میکردم چی به مامانم اینا بگم
همه چی برعکس بروفق مراد بود
صبح که لباس میپوشیدم این آهنگ قمیشی تو سرم بود
اونقدر عاشق اینم عمری از خدا بگیرم اونقدر زنده بمونم که به جای تو بمیرم!
وات دا فاک :/ چرا این ؟ من ک اینو گوش ندادم اصن
و به این فکر میکردم چقدر خودخواهانس و چقدر طرف عاشق زندگی کردن بوده
که دیدن مردن معشوقشو بهونه علایقش قرار داده!

اما جدای از اینکه الان قاطی سندم پریودیمم حالم خوبه مهم نیست چی بشه من راه خودمو پیدا میکنم