اگر دقیقا فقط یک بار همچین چیزی برای من می نوشتند الان اوضاع زندگی من اینجوری نبود...
شما نذاشتن برای آخرین بار بابا بزرگم ببینی ...😭😭😭😭😭
من دقیقا دو هفته قبل کنکور مرد خیلی بد بود ...حسرت یه بار دیگه دست هاشو بوسیدن تو دلم موند ....
دقیقا اوضاع تحصیلی منم مثل تو شده بود ...
چالش بامزه بگو باید چکار کنیم تا منم بنویسم ...
چه جالب!!ادمایی که دوسشون داری ولت میکنن و میرن!!
عالی بود ...
نگرش سرشار از امیدواریت رو دوست داشتم.
از اونهایی هستی که تو هر شرایطی به خودش میگن من میتونم.
ولی اگه نرسم؟ ولی اگه نتونم؟
این تیکه آخرت رو دوست نداشتم...
من زیاد فیلم ایرانی نمی بینم ولی چند روز پیش اتفاقی یه جمله ای از هشمت فردوس شنیدم که کلی لذت بردم.
فردوس داشت یه معامله ای رو انجام میداد.
محمد، یعنی نوه ی فردوس بهش گفت که اگه نشه؟ اگه قبول نکنه؟
میدونی فردوس چی گفت؟
گفت بیبین پسر.
یه پرنده وقتی میخواد روی یه شاخه بشینه، دائم به خودش میگه که اگه نشد چی؟ اگه شاخه شکست چی؟
محمد گفت گیج شد و گفت نمیدونم والا...
هشمت هم گفت: یه پرنده اصلا به این چیزا فکر نمیکنه چون اون اطمینانش به بال خودشه.
این شاخه نشد یه شاخه دیگه ...
یه جایی هم میگه که هر شاید خیلی ها بتونند من رو زمین بزنند ولی هیچکی نمیتونه جلوی بلند شدن من رو بگیره.
فکر نکنم نیاز باشه بیشتر راجبش بنویسم. فردا یه سر به وبسایتم بزن و آخرین مقاله من رو بخون.