خوابشو دیدم

بغلش کردم و از بغلش جدا نمیشدم

بهم گفت بابا من نمیتونستم نرم وگرنه نمیرفتم

و اشکای روی صورتم منو به واقعیت برگردوند

همینقد کوتاه همینقد تلخ همینقد شیرین :)