عجیبه تا قبل اینکه وارد پنل بشم احساس میکنم میخوام یه عالمه بنویسم و وقتی وارد میشم خالیم

احتمالا هفته دیگه توی راهم به تهرانم و امروز رو توی راه میگذرونم حتی دوتا از کلاسامو در بهترین حالت از دست میدم

بخاطر دلایل ساده مامانمم هم این بار رو باهام میاد و این خوبه چون یهویی با تنهایی رو به روم مواجه نمیشم

البته که آدمایی هستن که دوستشون دارم و میبینمشون و برای همین خوشحالم

شاید خیلیی زود بود ولی یه تعداد از وسایل رو از الان جمع کردم

یسریاشونو توی چمدون گذاشتم و بعضیاشونم لیست کردم

حالا جالب میشه امروز بیان بگن نه خوابگاه نمیدیم که

کاش زودتر مثل آدم بیان بگن چجوریه جریان و آزمایشگاه ها رو میخوان فشرده جمع کنن برامون یا نه

هفته شلوغی خواهم داشت قطعا

چون همه جزوه هام باید جمع و جور بشه و اونایی که ننوشتم رو باید بنویسم

یوگا و مدیتیشن خیلی به آرامش این چند روزم کمک کرده

چقد یهو بی ربط نوشتم

امروز به یکی از دوستام گفتم لازمه قطع رابطه کنیم و خب هنوز جواب نداده 

فعلا دیگه حرفی برای گفتن ندارم خدافیظ